۱۳۸۸ مهر ۴, شنبه

سندی دیگر بر رسوایی "هویت طلبان" آذربایجانی

هنگامی که ما میهن پرستان ایرانی بر این نکته تاکید می ورزیم که توده های میلیونی قوم ایرانی آذری فاقد علاقمندی و گرایش ذاتی به سمت جدایی خواهی و حرکات گریز از مرکز بوده و دست بالا خواهان تمرکززدایی و بهبود وضعیت اقتصادی زیستبوم قومی خویش هستند و از این روی بر "بیرونی" بودن منشا و سرچشمه تحرکات ضدایرانی در شهرهای آذرآبادگان تاکید می ورزیم, سران و کارگزاران جنبش "هویت طلب" (؟!) آذربایجان به انکار برخاسته و مدعی می شوند که جنبششان یک حرکت اجتماعی اصیل و برخاسته از بطن جامعه ایرانیان آذری می باشد و اتهام های ارتباط با محور اهریمنی آنکارا-باکو, تنها برچسب هایی است که از سوی "شووینیسم فارس" (؟!) و به قصد موهن نمایی جنبش هویت طلبی در میان آذری تباران ساخته و پرداخته می شود.
اما آیا می توان "دم خروس" را نادیده گرفت و "قسم حضرت عباس" را باور کرد؟ اگر پاسخ شما خواننده گرامی نیز همچون هر انسان دیگری که دچار عقب ماندگی ذهنی حاد نباشد یک "نه" بزرگ است, پس این نوشتار را بخوانید.
سند رسوایی – چهرگانلی و یازیچی اوغلو دست در دست یکدیگر







تصویری که در فوق ملاحظه می کنید مربوط است به دیدار "صمیمانه" رهبر اصلی جنبش موسوم به هویت طلبی آذربایجان یعنی "محمود چهرگانلی" با "محسن یازیچی اوغلو" که رهبر یکی از احزاب اصلی حامی ایده پان ترکیسم در ترکیه به نام حزب "اتحاد بزرگ" (Büyük Birlik Partisi) می باشد.از آنجا که همه ما چهرگانلی را می شناسیم و می دانیم که او و حزب "گاموح" وی, رهبر اصلی جنبش کذایی هویت طلبی می باشند, لذا به معرفی و توصیف "دوستان" صمیمی اینان در کشور "دوست و برادر" ! ترکیه می پردازیم.

حزب اتحاد بزرگ ترکیه – فرزند نامشروع پیوند شوم پان ترکیسم و اسلامگرایی

این حزب که خواهان تشکیل یک توران بزرگ از چین تا مدیترانه است و اصولا نام آن نیز بازتابنده این رویکرد می باشد, در ۲۹ ژانویه ۱۹۹۳ و در پی یک انشعاب در حزب نیرومند "حرکت ملی" (Milliyetçi Hareket Partisi ) توسط "محسن یازیچی اوغلو" بنیادگذاری شد.دلیل اصلی انشعاب این بود که یازیچی اوغلو رهبری حزب را متهم به نادیده انگاشتن اصول دکترین اسلامگرایی می کرد و خواهان اتخاذ یک راهبرد نوین به منظور آشتی ناسیونالیسم ترک و پان ترکیسم با اسلامگرایی بود.لذا پس از مجادلاتی تند با "آلپ ارسلان تورکش" رهبر فرهمند و محبوب پان ترکیست های ترکیه، حزب جدیدش را پایه گذاری نمود.
 

این حزب که دارای ارتباطات گسترده ای با اوباش "گرگ های خاکستری" می باشد، علنا و رسما زیر پرچم اسلامگرایی و همزمان پان ترکیسم سینه زده و به عبارت دیگر آنچه "خوبان" همه دارند را "یکجا" دارد! تندی اسلامگرایی این تورانچی های ابله به حدی است که در تارنمای رسمی شان نیز صفحه ای را به طور ویژه به مبحث "دین و دولت" اختصاص داده اند.با این حال، ماهیت فاشیستی و استبدادجوی این حزب باعث شده است تا به همراه حزب حرکت ملی و تشکیلات گرگ های خاکستری، جزئی از گروه های نئوفاشیستی ترک قلمداد شود.

 

از ویژگی های اساسی این حزب، "ارمنی ستیزی" و "یونانی ستیزی" شدید آن است، به طوریکه رهبران این حزب از هر فرصتی برای پراکندن تخم کینه و نفرت نسبت به این دو قوم بهره برداری می کنند.

ترور "هرانت دینک" - افتخار بزرگ حزب اتحاد بزرگ !

هرانت دینک، یک روزنامه نگار ارمنی تبار ترک بود که خواهان برسمیت شناخته شدن نسل کشی وحشیانه ارامنه توسط ترک ها بوده و برای احقاق حقوق اقلیت ارمنی ساکن ترکیه از روش مدنی و آرام مبارزه می کرد. وی که از سوی ترک گراهای هار بارها و بارها مورد تهدید قرار گرفته بود، سرانجام در تاریخ ۱۹ ژانویه ۲۰۰۷ توسط "اوگون ساماست"، یک راس پان ترکیست ۱۷ ساله عضو حزب اتحاد بزرگ، مورد اصابت چندین گلوله قرار گرفت و به شهادت رسید. علیرغم انکار یازیچی اوغلو، مدارک ارتباط و پیوند "ساماست" با سازمان جوانان این حزب، یعنی "Alperen Ocakları" چنان متقن و مستند است که بسیاری از محافل سیاسی ترکیه این ترور را اصولا یک عملیات برنامه ریزی شده سیاسی از سوی این حزب می پندارند.(+)




جالب آنکه وقتی به سوابق و پیشینه "اوگون ساماست" می نگریم، به این نکته پی می بریم که گویا حزب اتحاد بزرگ ترکیه نیز مانند حزب "گاموح" خودمان، تنها در میان لات و لمپن های بی کار و بی سواد اقشار دون جامعه، و به عبارت بهتر در میان "لجن اجتماع"، دارای پایگاه است و بس :


His parents live apart. He had dropped out of high school,was unemployed and may have been a drug user.The Turkish media has also reported that Samast has been described by his family as "calm and withdrawn", whilst his friends have labelled him "aggressive and contentious", pointing out that he had been "kicked off" his local football team for aggression.


به دیگر سخن، این جوانک مفلوک که ابزار دست پان ترکیست های بی شرف برای ترور یک مبارز شریف ارمنی شد، در یک خانواده از هم گسیخته به دنیا آمده، از دبیرستان اخراج شده، بیکار بوده و مواد مخدر نیز مصرف می کرده است! و کاملا طبیعی است که بیاندیشیم چنین انسان تیپاخورده و واپس مانده ای "پرخاشگر" شود و محل عقده گشایی های خود را حزب "اتحاد بزرگ" جناب یازیچی اوغلو قرار دهد!
 
برآیند:

جنبش موسوم به "هویت طلبی" آذربایجان نه تنها مستقل و خودجوش نیست، که دقیقا وابسته و پیوسته به کانون های جنایتکار و ضدایرانی پان ترکیسم محور اهریمنی آنکارا-باکو می باشد. به دیگر سخن رابطه و نسبت این جنبش با اربابان ترک اش، همچون رابطه و نسبت چراغ است با جریان برق : بدون حمایت و پشتیبانی کانون های پان ترکیست در ترکیه، جنبش کذایی و ایرانی ستیز "هویت طلبی" اساسا وجود خارجی نخواهد داشت و جامعه ایرانیان آذری چنین لوش و لجنی را شاهد نخواهند بود.


از همین روی است که ما میهن پرستان ایرانی به خود حق می دهیم تا بر ضد ترکیه باشیم و از فروپاشی و نابودی اش حمایت کنیم!


هیچ نظری موجود نیست: