۱۳۸۸ شهریور ۶, جمعه

حمله به الوليد

پيش از اين گفته بودم كه نيروي هوايي ايران در زمان پيش از انقلاب،توانمندترين نيروي هوايي خاورميانه بود و شاه حتي تصميم داشت تا با خريد حدود ۳۰۰ فروند جنگنده اف-۱۶ و نيز شمار زيادي از جنگنده هاي اف-۱۸ و رادارهاي پرنده بسيار پيشرفته آواكس،فاصله توان هوايي ميهن را با كشورهاي رقيب حتي بيشتر و بيشتر بنمايد.با آغاز جنگ تجاوزكارانه عراق بر ضد ايران در سپتامبر ۱۹۸۰،تيزبيني و بينش راهبردي دقيق شاه در تقويت نيروي هوايي ارتش؛ كه ساده لوحانه با مخالفت ارتجاع سرخ و سياه روبرو شده بود؛تاثير مثبت خود را نشان داده و عليرغم خيانت ها و جنايت هاي صورت گرفته بر ضد نيروي هوايي؛از جمله لغو يكجانبه قراردادهاي تسليحاتي با آمريكا توسط دولت بازرگان خائن، سر دادن شعارهاي روحيه شكن انحلال ارتش توسط حراميان مثلث شوم فدايي-مجاهد-توده اي و اعدام شمار زيادي از بهترين و كارآترين خلبانان ايراني در جريان كودتاي نوژه بدست خلخالي مدفون و با وجود اتخاذ راهبردهاي نظامي احمقانه بني صدر ملعون، نيروي هوايي ارتش ايران توان عظيم خويش را در قالب شماري از عمليات هاي درخشان و موثر به نمايش گذاشته و نقشي اساسي در ناكامي راهبردي ارتش بعثي در دستيابي به يك پيروزي سريع و ساده ايفا نمود.
يكي از شكوهمندترين جلوه هاي درخشش نيروي هوايي ايران،عمليات غرورانگيز حمله به الوليد است كه هنوز هم در بسياري از دانشكده هاي نظامي جهان به عنوان نمونه يك عمليات هوشمندانه و موثر تدريس مي شود.هر چند ممكن است بسياري از خوانندگان خاك و خون با ديدن فيلم سينمايي حمله بهH-3 با روند اين عمليات افتخارانگيز آشنا باشند،اما شايسته ديدم تا با ترجمه متن انگليسي مربوط به اين تهاجم در تارنمای نیروی هوایی شاهنشاهی ایران ،اطلاعات مفيدتري را در اين باره در اختيار بگذارم.

پیش زمینه های عملیات 
در پي ناكامي در انجام يك تهاجم موفق بر ضد ايران در جبهه شمالي در فاصله زماني ۱۲ تا ۲۲ مارس ۱۹۸۱،عراق اقدام به پرتاب دو فروند موشك زمين-به-زمين فراگ-۷ بر ضد شهرهاي دزفول و اهواز نمود.
در روزهاي پس از اين تهاجم،فرماندهان ناحيه هاي سي و يكم و سي و دوم شكاري تاكتيكي در پايگاه هوايي شاهرخي در نزديكي همدان،انجام يك حمله متقابل را برنامه ريزي كردند.طبق اطلاعات بدست آمده از سرويس هاي جاسوسي ايراني،نيروي هوايي عراق به انتقال ارزشمندترين دارايي هاي خود به پايگاه موسوم به الوليد كه بخشي از مجتمعH-3 بوده و در كنار بزرگراه بغداد-امان در مجاورت مرزهاي اردن قرار داشت،اقدام كرده بود.در اين پايگاه،دستكم ۲ اسكادران مجهز به ۱۰ فروند توپولوف-۲۲ و حداقل ۶ فروند بمب افكن سنگين توپولوف-۱۶ به اضافه ۲ واحد ديگر شامل جنگنده هاي ميگ-۲۳ و سوخو-۲۰ پنهان شده بودند.عراقي ها بر اين گمان بودند كه اين اقدامشان،سرمايه هاي گرانبهای نيروي هوايي شان را از دسترس نيروي هوايي ايران خارج مي كند،اما اشتباه مي كردند.

طراحی عملیات
فرماندهان ناحيه هاي سي و يكم و سي و دوم شكاري تاكتيكي،براي عمليات مورد نظرشان بهترين خدمه پرواز جنگنده هاي اف-۴ فانتوم،۴ فروند اف-۱۴ تامكت،يك فروند بوئينگ-۷۴۷ فرماندهي هوايي و 3 فروند بوئينگ-۷۰۷ سوخت رسان را بسيج نمودند.
از آنجا كه جنگنده هاي رهگير دفاع هوايي عراق،به ويژه در شمال اين كشور خيلي فعال نبودند،تنها مشكلي كه پيش روي خلبانان ايراني وجود داشت اين بود كه آنها مجبور بودند تا براي رسيدن به هدف با احتياط زياد از دسترس موشك هاي زمين-به-هواي سام عراقي مصون بمانند.پايگاه الوليد كمابيش ۷۰۰ كيلومتر با همدان فاصله داشت و فانتوم ها مجبور بودند تا در مسيرشان از روي بغداد بگذرند.از اين روي فرماندهان ايراني به منظور افزايش شانس موفقيت تصميم گرفتند تا هواپيماهايشان را نخست به تبريز منتقل كنند تا سپس از اين نقطه يك مسير امن را كه با گذشتن از موصل و كركوك به H-3 مي رسيد در اختيار داشته باشند.از آنجا كه فانتوم ها قادر به رسيدن به هدف بدون سوختگيري مجدد هوايي نبودند،الزاما ۲ فروند بوئينگ-۷۰۷ سوخت رسان به تركيه فرستاده شدند تا جنگنده ها را جايي در شمال عراق ملاقات كنند.


 توفان ایرانی آغاز می شود
عمليات در ساعات اوليه روز ۴ آوريل ۱۹۸۱ آغاز شد.۸ فروند جنگنده-بمب افكن اف-۴ با همراهي ۲ جنگنده رزرو،از تبريز برخاسته و وارد خاك عراق شدند.۲ جفت جنگنده اف-۱۴ با پرواز در ارتفاع پايين در منطقه مرزي منتظر بازگشت فانتوم ها بودند.پيش از اين،۲ فروند بوئينگ-۷۰۷ از فرودگاه بين المللي استانبول در تركيه برخاسته و عليرغم اعلام رسمي مبني بر بازگشت به ايران،از مسير تجاري بين المللي به منظور پرواز به سمت عراق منحرف شدند.با پرواز در ارتفاع بسيار پايين ميان كوهستان هاي شمال غربي عراق و پيش از بازگشت بي حادثه شان به سمت تبريز،اين دو سوخت رسان فانتوم ها را ملاقات كرده و مخازن سوختشان را انباشتند.پس از اين،فانتوم ها رهسپار هدف اصلي شان شدند.اين غافلگيري براي عراق هولناك بود؛چرا كه حتي يك جنگنده رهگير عراقي در سه پايگاه مجتمع H-3 در آسمان و يا آماده پرواز نبود.

فانتوم ها آرايش خود را دو بخش كرده و با طي مسيرهاي مختلفي،بخش هاي گوناگون پايگاه را مورد تهاجم قرار دادند.نخست آنها هر دو باند پرواز موجود در پايگاه الوليد را به منظور جلوگيري از برخاستن جنگنده هاي عراقي بمباران كردند.سپس بمب هاي جنگنده هاي ايراني چندين آشيانه مستحكم هواپيماهاي عراقي را تخريب كرد.در اين حين،بمب هاي خوشه اي گروه دوم فانتوم ها،چندين آشيانه بزرگ هواپيما،۲ مركز راداري و ۵ بمب افكن عراقي را در هم شكست و متعاقبا ديگر جنگنده هاي عراقي پارك شده توسط فانتوم هاي ايراني به رگبار بسته شدند.از آنجا كه عراقي ها به علت غافلگيري شان هنوز واكنشي نشان نداده و حتي آتش ضدهوايي شان نيز ضعيف بود،فانتوم ها فرصت كافي داشتند تا دست به انجام يورش هاي چندگانه زده و با آتش مسلسل هايشان،جنگنده هاي عراقي را يكي پس از ديگري مورد هدف قرار دهند.در پايان اعلام شد كه دستكم ۴۸ فروند هواپيما يا به كلي نابود شده و يا به سختي آسيب ديده اند.

سرانجانم،كل يكان عملياتي ايراني به پايگاهشان بازگشتند.در خلال حمله به الوليد،حتي يك اف-۴ نيز آسيب نديد و عليرغم تقلاي شتابزده شمار زيادي از جنگنده هاي رهگير عراقي براي رسيدن به فانتوم ها، هيچ كدامشان در دستيابي به جنگنده هاي ايراني توفيقي نيافتند.

نتایج عملیات
تهاجم ايران به الوليد،موفقيت آميزترين عمليات بر ضد پايگاه هوايي دشمن از سال ۱۹۶۷؛يعني از تاريخ تهاجم خردكننده نيروي هوايي اسرائيل به پايگاه هاي هوايي اعراب؛ به حساب مي آيد.ديگر هيچ گاه تنها ۸ جنگنده نخواهند توانست تا چنان شمار فراواني از هواپيماهاي دشمن در زمين را در تنها يك عمليات نابود سازند.بعدها فرماندهي دفاع هوايي عراق ادعا كرد كه در خلال تهاجم،جنگنده هاي رهگير سوري به ايرانيان ياري رسانده و رادارهایشان فانتوم ها را براي مدت ۶۷ دقيقه دنبال مي كرده اند.اما اگر براستي چنين بوده است،۲ پرسش است كه بايستي از فرماندهي دفاع هوايي عراق پرسيده شود:
نخست،اگر به عراقي ها توسط رهگيرهاي سوري هشدار داده شده بود،چرا رهگيرهاي عراقي قبلا در هوا حاضر نبودند؟!
و دوم،چرا عراقي ها در متوقف ساختن گروه شجاع جنگنده هاي ناحيه هاي سي و يكم و سي و دوم شكاري تاكتيكي هيچ توفيقي بدست نياوردند؟!

هیچ نظری موجود نیست: