۱۳۸۸ مرداد ۲۸, چهارشنبه

بررسی نتایج یک پژوهش ژنتیکی درباره مردم خاورمیانه

بر اساس
این پژوهش ژنتیکی که روی مردم اردن به طور خاص و نیز مردمان خاورمیانه و نیز سومالیایی ها، یونانی ها و پاکستانی ها انجام شده است،نموداری توسط نویسنده این تارنما تهیه شده که میزان نزدیکی و دوری ژنتیکی این ملل با یکدیگر را نشان می دهد:


تحلیل نمودار
چنانچه می بینید،نمودار دارای یک تقسیم بزرگ دوگانه است که "سومالیایی ها
" (SOM ) را از بقیه جدا می کند. دلیل این مسئله این است که سومالیایی ها اصولا یک ملت نگروسان با مقادیری آمیختگی با خون قفقازیسان هستند،در حالی که بقیه ملل مورد بحث به طور اساسی قفقازیسان می باشند.


تقسیم بعدی،عرب های "دروز
(DSE ) را از بقیه جدا می کند.علت این مسئله نیز ایزوله بودن این گروه از دیگران برای یک مدت طولانی است که آنها را دارای یک خزانه ژنتیکی ویژه خود گردانیده است.
در مرحله بعد،"پاکستانی ها
" (PAK) نیز از بقیه جدا می شوند،چرا که از نظر جغرافیایی در مکان دورتری از قلب خاورمیانه قرار گرفته و دارای تاثیرات نژادی نیرومندی از شبه قاره هند نیز می باشند.

تقسیم عربی-ناعربی

در این گام،ما با یک تقسیم بزرگ دیگر روبرو می شویم که می توان تا حدی رد آن را در قوم نگاری و نیز تاریخ اخیر منطقه جستجو کرد.بر اساس این تقسیم بزرگ که می توان آن را جدایش عربی-ناعربی نامید،ملل عرب منطقه یعنی اردنی ها
(JOR ) ، فلسطینی ها (PAL ) ، عراقی ها (IRK )، سوری ها (SYR ) ،عمانی ها (OMA ) و مصری ها (EGY) به دلیل روابط نزدیکشان با یکدیگر یک شاخه بزرگ تشکیل داده و از شاخه دیگر که متشکل است از ترک ها (TUR ) ،ایرانی ها (IRN ) ، کردها (KUR ) ،یونانی ها (GRE ) و لبنانی ها (LEB) جدا می شوند.

باز در چهارچوب این دو شاخه،تقسیمات کوچکتری وجود دارد:

در شاخه عربی "مصری ها" و سپس "عمانی ها" به دلیل وجود مقادیری خون سیاه از دیگران که فاقد این آمیختگی هستند،جدا می شوند.اردنی ها و فلسطینی ها با یکدیگر و سوری ها و عراقی ها نیز با هم روابط نزدیک خونی دارند که آنها را در واپسین تقسیمات در کنار یکدیگر قرار می دهد.این چهار گروه مجموعا با یکدیگر نیز روابط نزدیکی دارند.

در شاخه ناعربی نخست لبنانی ها از ۴ ملت دیگر جدا می شوند و سپس یونانی ها از ۳ تای دیگر. ترکها،ایرانی ها و کردها با یکدیگر روابط بسیار نزدیک ژنتیکی دارند و باز از این میان،دو تای آخر یعنی ایرانی ها و کردها در واپسین مرحله دسته بندی نیز در کنار یکدیگر قرار دارند.

نتایج:
1-میراث مشترک آریایی کردان و ایرانیان یکبار دیگر تایید می شود.نظریاتی که کردها را از اعقاب عرب ها و یا هوریان و دیگر اقوام انیرانی می داند،کاملا رد می شود.
2-ترک نبودن آناتولیاییان و میراث ایرانی-یونانی شان تایید می شود.اگر براستی آناتولیایی ها دارای مقادیر معتنابهی خون زرد می بودند،بایستی مانند سومالیایی ها از شاخه ملل قفقازیسان جدا و ایزوله می شدند.همچنین می توان وجود ده ها دولت و تمدن ایرانی و یونانی در شرق و غرب آناتولی را دلیل کافی برای نزدیکی ژنتیکی اینان به اقوام یادشده برشمرد.
3-مصری ها و عمانی ها به دلیل وجود مقادیری خون سیاه،از ۴ ملت دیگر عرب زبان خاورمیانه جدا افتاده و ایزوله می باشند.
4-اردنی ها،فلسطینی ها،عراقی ها و سوری ها را می توان به همراه یهودیان سفاردیم،"سامیان" اصیلی نامید که میراثداران تمدن های بزرگ میانرودان و شرق مدیترانه مانند: بابل،آشور و فنیقیه هستند.
5-لبنانی ها دارای مقادیر زیادی خون ناعربی هستند.شاید علت این امر وجود کلنی های یونانی در دوران پس از اسکندر و نیز بازمانده های خون شهرهای صلیبی دوران سده های میانه باشد.

هیچ نظری موجود نیست: