۱۳۸۸ مرداد ۳۱, شنبه

خطر معاودين و توطئه عربي-بريتانيايي بر ضد سرزمين هاي ايراني

نوشتاري كه پيش روي داريد،ترجمه و تلخيص مقاله اي است با همين عنوان به زبان انگليسي كه در تاريخ ۳۱ جولاي سال ۲۰۰۲ توسط نويسنده اي به نام "هما" در تارنماي حزب "سومکا" قرار گرفته است.هر چند مدتي دراز از زمان انتشار اين مقاله مي گذرد،اما تيزبيني و بينش سياسي ستايش انگيز نويسنده در توضيح علل و ريشه هاي رشد جنبش عرب-گرايي در استان راهبردي خوزستان و نقش كثيف انگليسي هاي حرامزاده در حمايت از تروريست هاي جدايي خواه،سه سال پيش از بروز فتنه هاي پان-عربيستي در اين زادگاه باستانی ایران ،ترجمه و نصب مقاله را در خاك و خون به كاري بايسته تبديل كرده بود.اميد است كه مطالعه اين مقاله به درك بيشتر مسئله اساسي نابومي بودن عنصر عرب زبان در خوزستان؛كه بخشي قطعي و ترديدناپذير را در درك ما از مسائل جغرافياي قومي ايران زمين تشكيل مي دهد؛ ياري رسانده و در راه مبارزه براي بازگرداندن هويت ايراني اين سرزمين مفيد افتد.

عنوان معاودين كه معناي بازگشتگان مي دهد،در رجوع به ايراني تباران عراقي در حال بازگشت به ايران به كار مي رود.اين عنوان نخستين بار براي اشاره به تبعه هاي ايراني ( شيعيان عرب و پارسي) كه پس از از دست دادن عراق در دوره صفوي و واگذاشتن آن به عثماني ها به ايران مهاجرت كردند،به كار رفت.عنوان یادشده در دهه ۱۹۷۰ و در خلال ستيزه ايران و عراق بر سر آبراه اروندرود دوباره در جامعه ايراني ظاهر گشت. رژيم عراق بسياري از شيعيان ( شامل عرب هاي شيعي عراقي و عراقيان ايراني تبار ) را به ايران تبعيد نمود.

پس از جنگ ايران-عراق؛كه به تحريك بريتانيا و آمريكا صورت گرفت؛ و هجوم سيل آساي پناهندگان شيعه از عراق،حكومت اسلامي همچون هميشه عرب تر از عرب ها شد.آنها بدون درك پيآمدهايي را كه ملت ايران در آينده نزديك مي بايستي با آنها روبرو شود،به اعراب اجازه دادند تا در ايران ساكن شوند.

حكومت اسلامي با بهره گيري از كاربرد عنوان معاودين كوشيد تا اقدامش را مشروع و موجه جلوه داده و با طرح ادعاي ايراني تبار بودن نياكان اين مهاجران عرب،ايرانيان را فريب دهد.حكومت اسلامي نه تنها از صداقت و سخاوت ملت ما سوءاستفاده كرد،بلكه اين عرب ها را با گذرنامه و شناسنامه ايراني مجهز نمود تا به آنها امكان تملك زمين و دارايي را بدهد و حتي مانند مورد ملا شاهرودي رئيس قوه قضاييه ( متولد ۱۹۴۸ نجف ) به آنها شغل هاي حساس و كليدي اعطا نمود.

باز دوباره بسياري از مهاجران عرب كه هم اكنون شمار آنها از ۷۵۰ هزار نفر افزون است،در سال هاي اوليه دهه ۱۹۹۰ و در پي جنگ خليج پارس به ايران كوچيده و بيشتر آنها در استان خوزستان سكونت گزيدند.با ادامه روند خريداري زمين ها و دارايي ايراني با ثروت هاي خود ملت ايران،اين پديده شوم به ايجاد اسرائيل ديگري،اما اين بار يك اسرائيل عربي،در خاورميانه منجر خواهد شد.

در آينده اي نه چندان دور،عرب ها از راه افزايش جمعيت خود بوسيله مهاجرت هاي مداوم و زادوولد انبوه قادر خواهند بود تا خود را به عنوان اقليت عرب در ايران نشان داده و با بهره گيري از پشتيباني هاي بريتانيايي-آمريكايي در راستاي برگزاري يك همه پرسي نمايشي،خوزستان را يك دولت مستقل عربي اعلام نمايند.

تبديل خوزستان به عربستان توسط همكاري مشترك عربي-بريتانيايي و با ايجاد يك دولت كوچك ثروتمند عربي ديگر كه از لندن كنترل مي شود،تامين نفت ارزان بها براي انگليس و تداوم حضور نيروهاي نظامي اش را در منطقه براي ۵۰ سال ديگر تحت عنوان صلح باني و يا نبرد با تروريسم امكان پذير خواهد ساخت. متعاقبا،با اعلام نمودن عربي به عنوان زبان رسمي،اين دولت نوين بوميان ايراني را از خوزستان اخراج خواهد نمود.

همچنين يك احتمال قوي ديگر وجود دارد كه پس از ايجاد عربستان؛آمريكايي ها،اسرائيلي ها و بريتانيايي ها؛آوارگان فلسطيني را به مناطق جنوبي ايران و كرانه هاي خليج پارس بياورند تا به مناقشه ۵۰ ساله عربي-اسرائيلي پايان داده و امنيت اسرائيل را به عنوان دولتي بدون بحران،با انتقال مشكل به سمت ما و قرباني كردن ملت و نياخاكمان تامين كنند.

در هر حال،اگر ملت ما اين وضعيت دسيسه آميز را با انجام ندادن اقداماتي فوري جهت اخراج همه اين مهاجران ستون پنجمي از ايران ناديده بگيرد،بريتانيايي ها سرانجام بخش ديگري از ايران را مانند افغانستان و بحرين جدا خواهند ساخت،با اين تفاوت كه آنها خواهند توانست نفت را صادر كرده و بر مبناي درآمد و سود آن زندگي كنند اما ما نخواهيم توانست تا آخوندها و توضيح المسائل هايمان را بفروشيم.
نتیجه:
اخراج جمعیت ۷۵۰ هزار نفری مهاجر عرب عراقی از خوزستان،جزو نخستین وظایف یک دولت ملی است.

هیچ نظری موجود نیست: