بارها گفته ام که نظریه "نوردیک" بودن ایرانیان باستان چرندی بیش نیست. در سده های ۱۸ و ۱۹ میلادی، مکتبی میان اروپاییان پیدا شد که می کوشید ثابت کند که ایرانیان و یونانیان و رومیان باستان همگی همچون ژرمن های امروزین، دارای تیپ "نوردیک" بوده اند. در واقع آنها استدلال می کردند که اصلا همه هندواروپاییان باستان چنان بوده اند و برای اثبات ادعای احمقانه خود آسمان و ریسمان را به هم دوختند و ملقمه متعفنی ساختند که برای مدتی توسط شماری در اروپا و حتی در خود ایران نشخوار و بازنشخوار شد.اما امروز، به دهها دلیل می دانیم که چنین نبوده است و دستکم ایرانیان و یونانیان باستان با فرزندان امروزینشان توفیری از نظر نژادی نداشته اند. برای اثبات این نکته، چونان که سخن رفت، دهها سند و مدرک و دلیل تاریخی و نژادشناسانه و ژنتیکی می توان آورد که از حوصله این نوشتار کوتاه بیرون است، اما تنها برای خرفهم کردن مانندگی ایرانیان امروزین با نیاکانشان برای برخی ایرانیان گمراه (مانند دوستمان "نوردیک همدانی")، من نگاره ای از نبرد "ایسوس" را که در سال ۳۳۳ پیش از میلاد در جنوب ترکیه امروزین درگرفت مورد تحلیل قرار می دهم.
ایرانیان باستان از نظر نژادی و همینطور ریختارشناسی، دقیقا همچون فرزندان امروزیشان بوده اند. ادعای آن دسته از ایرانیان گمراهی که گمان می کنند، به دلیل آمیزش با عرب ها (؟!)، ریختار ایرانیان از نوردیک به مدیترانه ای تغییر یافته چرند محض است و آنها یا مرض دارند و یا غرض و یا هر دو. تف بر اینان
این نگاره که بر موزاییکی نقش بسته و هم اکنون در موزه ملی باستان شناسی شهر "ناپل" ایتالیا نگاهداری می شود، صحنه ای از برخورد گارد محافظ "داریوش سوم" (راست)، واپسین شاهنشاه هخامنشی را با اسکندر گجسته (چپ) به نمایش می گذارد که در خلال آن، برادر داریوش شجاعانه به نبرد با سواران تک ور مقدونی برخاسته و جان پادشاه را نجات می دهد. پیشینه ی این نگاره حدودا به ۲۰۰ پیش از میلاد، یعنی ۱۳۰ سال پس از رویداد آن نبرد شوم بازمی گردد.
نکته ای که مدنظر من است، سیمایی است که از ایرانیان و به ویژه از شخص داریوش سوم در این نگاره به تصویر کشیده شده است. برای آشکاری فزون تر، من فرتور بزرگ شده سیمای داریوش سوم را در اینجا قرار می دهم:
نکته ای که مدنظر من است، سیمایی است که از ایرانیان و به ویژه از شخص داریوش سوم در این نگاره به تصویر کشیده شده است. برای آشکاری فزون تر، من فرتور بزرگ شده سیمای داریوش سوم را در اینجا قرار می دهم:
اکنون خود خوانندگان می توانند به داوری بنشینند که آیا سیمای این شاهنشاه هخامنشی به ژرمن های امروزین بیشتر ماننده است و یا با ایرانیان امروزین. آنچه که من در این فرتور می بینم، سیمایی است که از یک فرسنگی هم می توان گفت که از آن مردی ایرانی است و شک ندارم که اگر از هر انیرانی هم بپرسند، نخستین گزینه پیش بینی اش باز همین است: جمجمه کشیده، بینی دراز و برجسته، موهای سیاه، چشمان درشت و تیره، پوست گندمگون و ...
و دست آخر برای مقایسه، به تصویر "فیروز کریمی"، سرمربی مستعفی آبی پوشان نگاه کنید و آن را با تصویر داریوش بسنجید.
و دست آخر برای مقایسه، به تصویر "فیروز کریمی"، سرمربی مستعفی آبی پوشان نگاه کنید و آن را با تصویر داریوش بسنجید.
نتیجه:
ایرانیان باستان از نظر نژادی و همینطور ریختارشناسی، دقیقا همچون فرزندان امروزیشان بوده اند. ادعای آن دسته از ایرانیان گمراهی که گمان می کنند، به دلیل آمیزش با عرب ها (؟!)، ریختار ایرانیان از نوردیک به مدیترانه ای تغییر یافته چرند محض است و آنها یا مرض دارند و یا غرض و یا هر دو. تف بر اینان
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر